English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6059 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stockade U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation U بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockades U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock U موجودی انبار
warehouse stock U موجودی انبار
stocked U موجودی انبار
stockage U وسایل موجودی در انبار
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
safety stock U موجودی ذخیره انبار
stock control U کنترل موجودی انبار
stock control U کنترل وسفارش موجودی انبار
out of stock <adj.> U غیر موجودی کالا [در انبار]
perpetual stock record U سابقه دائمی موجودی انبار
active stock U موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
storewide U شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
stock certificate U گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
fixed pivot U محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate U اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
caveator U کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
blood chit U تقاضای مساعدت و اهدای خون بازوبند تقاضای کمک ازمردم
theory of effective demand determination U نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
unit categories U انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
perpetual inventory U فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiled U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stocked U موجودی موجودی کالا
stock U موجودی موجودی کالا
stockpile U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump U انبار موقتی زاغه مهمات انبار
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
troops U یکانها
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
servicae life U عمرخدمتی یکانها
logistic route U امورلجستیکی یکانها
weapon troops U یکانها ادوات
line of retreat U خط بازگشت یکانها
dispatched U اعزام یکانها
incident U تصادم یکانها
incidents U تصادم یکانها
force structure U سازمان یکانها
rotation U تعویض یکانها
reinforces U تقویت یکانها
despatches U اعزام یکانها
replacement U تعویض یکانها
movements U حرکات یکانها
replacements U تعویض یکانها
despatched U اعزام یکانها
system of units U دستگاه یکانها
keeping U ذخایر یکانها
dispatch U اعزام یکانها
despatching U اعزام یکانها
dispatches U اعزام یکانها
reinforce U تقویت یکانها
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
separation U مستقل شدن یکانها
rendezvous area U نقطه الحاق یکانها
force development U برنامه تشکیل یکانها
separations U مستقل شدن یکانها
administrations U اداره امور یکانها
employment U به کار بردن یکانها
administration U اداره امور یکانها
logistics U عمل تدارک یکانها
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
troop program U برنامه تشکیل یکانها
relief in place U تعویض یکانها در محل
redezvous U محل تلاقی یکانها
collective call sign U معرف مشترک یکانها
disband U انحلال رسمی یکانها
disbanding U منحل کردن یکانها
disbands U انحلال رسمی یکانها
disbanding U انحلال رسمی یکانها
disband U منحل کردن یکانها
logistical U مربوط به اماد یکانها
disbands U منحل کردن یکانها
attachment U منتصب کردن یکانها انتصاب
detaching U زیرامر قرار دادن یکانها
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
chop U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
detach U زیرامر قرار دادن یکانها
force development U برنامه تامین یا بسیج یکانها
chopped U تعویض کنترل عملیاتی یکانها
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
fast shuttle U تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
detaches U زیرامر قرار دادن یکانها
redeployment U تغییر مکان دادن یکانها
interservice U بین یکانها در حین خدمت
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
aggregate demand U تقاضای کل
at the instance of U به تقاضای
at the request of U تقاضای
total demand U تقاضای کل
adjutant's call U احضار یکانها به منظور انجام تشریفات
common user items U اقلام مشترک المصرف بین یکانها
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
tent striking U فرمان اماده حرکت شدن یکانها
debarkation U تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
movement control U کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
parting shot U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
parting shots U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
gap filler U یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
elastic demand U تقاضای با کشش
demand for payment U تقاضای پرداخت
effective demand U تقاضای موثر
joint demand U تقاضای مشترک
national demand U تقاضای ملی
market demand U تقاضای بازار
pop the question <idiom> U تقاضای ازدواج
maximum demand U تقاضای بیشینه
application for loan U تقاضای وام
inelastic demand U تقاضای بی کشش
give U تقاضای رای
at my request U مطابق با تقاضای من
aggregate market demand U تقاضای کل بازار
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
factor demand U تقاضای عوامل
re claim U تقاضای مجدد
request to send U تقاضای ارسال
request substitution U تقاضای تعویض
composite demand U تقاضای مرکب
excess demand U تقاضای بیش از حد
at the instance of U بر حسب تقاضای
complementary demand U تقاضای تکمیلی
application U تقاضای کار
final demand U تقاضای نهائی
gives U تقاضای رای
applications U تقاضای کار
complementary demand U تقاضای مکمل
giving U تقاضای رای
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
emergency complement U جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
rpo U تقاضای مظنه قیمت
soft market U بازار با تقاضای خوب
apply for a divorce U تقاضای طلاق کردن
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
tax U تحمیل تقاضای سنگین
taxed U تحمیل تقاضای سنگین
taxes U تحمیل تقاضای سنگین
downward sloping demand curve U منحنی تقاضای نزولی
to request issuance U تقاضای صدور کردن
perfectly inelastic demand U تقاضای کاملا بی کشش
perfectly elastic demand U تقاضای کاملا با کشش
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
toa for a job or position U تقاضای شغل کردن
demands U تقاضای خرید کالا
demanded U تقاضای خرید کالا
demand U تقاضای خرید کالا
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
derived demand U تقاضای مشتق شده
elastic demand U تقاضای کشش دار
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
law of downward sloping demand U قانون تقاضای نزولی
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
supplies U موجودی
storing U موجودی
store U موجودی
repertoire U موجودی
holding U موجودی
stock U موجودی
balance in hand U موجودی
assets U موجودی
minimum stock level U موجودی
stocked U موجودی
custodial record U پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
emergency establishment U تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
demur U تقاضای درنگ یا مکث کردن
planned demand U تقاضای برنامه ریزی شده
demurrer U تقاضای تاخیر درصدور حکم
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
ask for a lady's hand U تقاضای ازدواج با بانویی کردن
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
Recent search history Forum search
1gorse melatonin
1may fader good
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
1Regulatory label
1adjust strength: press strength button you can adjust the strength which you need
0مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com